آذر ۰۲، ۱۳۸۸

دور دست ها

به محسن حسن بیگی عزیز که این روزها به غمی بزرگ نشسته :



شانه ها تاریک اند

صداها می کوبند

صورتی که نیست

دست هایم بودی

دور دست هایم بودی و دور دست ها از دست های تو پیدا

انگشت های لالم

بر شانه های کوچک ات

جای مرگ را پر کرده اند ...

0 نظرات: