آبان ۲۹، ۱۳۸۸

بی وقتی

ما مازندرانی ها بهش میگیم « بی وقتی » و گیلانی ها بهش میگن « نا وقتی »

حکایت این بی وقتی که البته هنوز هم این جاها رواج داره اینه که هیچ وقت صبح زود یا عصر یه دختر جوون و خوشگل نباید بره بیرون یا اگه میره تنهایی نباید بره چون اعتقادات بر اینه که اجنه از روی حسادت به زیباییش اونو می دزدن یا اگر هم ندزدن ، یه بلایی سرش میارن یعنی یا صورتش یه خراش دائمی ور می داره « یه جورایی همون ماه گرفتگی البته نه مادرزادی » یا مریض میشه و هیچ وقت هم خوب نمیشه تا جوونمرگ بشه . البته این با بختک فرق داره .نمی دونم جاهای دیگه از این اعتقادات هست یا نه اگه هست بهم بگین و بگین شما بهش چی میگین . ( واج آرایی رو داشتین ؟!! )

به همین علته که من با اینکه پسرم ولی خیییییییییلی خوشتیپم . تا جایی که بهم پیشنهاداتی شد که البته من نپذیرفتم ( نکنه فکر کردین منم ...؟ ) با اینحال فکر میکنم اجنه که فقط نر نیستن خانمهایی هم توشون هست که ممکنه ( ممکنه ؟!! ) حسود هم باشن و یه وقت منم اگه تو تاریک روشن صبح و عصر بیرون باشم بلا ملایی سرم بیاد . پس مدتهای مدیدیست در زمانهای ذکر شده از روز و شب می شینم خونه و مثل آقا درس میخونم و اگه وقت کم بیارم خب میرم ویکتوریا میبینم . ( مگه چیه ؟ )

0 نظرات: